ریحانه جان 13 سال وهستی جانریحانه جان 13 سال وهستی جان، تا این لحظه: 13 سال و 6 ماه و 27 روز سن داره

هستی شیرین زبون

عالی عالی عالی عالی

این بار ریحانه جون ترکونده

1392/4/19 17:02
1,419 بازدید
اشتراک گذاری

این بار ریحانه جون ترکونده

in love leaf

این دفعه که رفتیم شمال, ریحانه خانم کولاک کرد و نشست تا پدر عزیزش ازش عکس بگیره...

خودتون ببینید........

من که ذوق مرگ شدم.

 

 

 

 

 

 

 

این هم یه عکس ناز از غروب دریای مازندران

 

خدایش خوب کندی دختر

 

وقتی داشتیم از تله کابین نمک آبرود برمی گشتیم پایین هستی جون کلاهش رو رداشته بود, سرش رو بیرون کرده بود و مو هاش رو باد می داد و کلا به سر و صداهای ما تو کابین اهمیت نمی داد...

حالشو رو می برد...

linien-0011.gif from 123gifs.eu Download & Greeting Card

 

 

وقتی از یه پسر, ژست دخترونه بخوای بهتر از این نمی شه

(محمد حسین عشق عمه)

خوب بچه ها حالا یه ژست دیگه...

آفرین عشق عمه, تو می تونی....

این هم محمد علی, عسل عمه

خیل خوب دخترا, یه عکس دو نفره ی خوشکل می خوام بگیرم...

عالیه...

ببینم کجا داری می ری؟؟؟؟

اینوری شو ببینم کیه ؟ کجا داره می ره؟؟؟؟

ای شیطون بلا , تویی ریحانه جون!!!

 

وقتی هستی به تنهایی از ارتفاعات بالا می رود...

 

جیگرت رو بخورم, عروسکم...

تیرماه 1392

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (11)

گل حنا
20 تیر 92 14:41
سلام عزیزم ماشالله محمدعلی چه نازه... هزار ماشالله عکسای ریحانه هم فوق العاده شده... خصوصا اولین عکس که دراز کشیده عالیه...
مامان حسنا
21 تیر 92 14:43
ایشالا همیشه به گردش چه حالی کردین با این غروب افتاب
پرهام ومامانش
22 تیر 92 0:31
عکساتون همه ترکوندن نخسوزن اولی واخری
جیجر خاله(شیما)
22 تیر 92 15:53
Excellent
مامان یاسمن و محمد پارسا
25 تیر 92 12:55
خیلی قشنگ بودند عزیزم افرین به عکاس خیلی زیبا تصویر برداری کرده


حسین+
25 تیر 92 18:18
آهای شمایی که در زدید و کسی در را باز نکرد خب صاحب خونه مسافرت تشریف داشت و زیر آفتاب در حال ور رفتن با خاک و علف و گوجه و خیار و بیل زدن بود الان برگشته همیشه شاد و خرمک باشید
راضی بانو
25 تیر 92 18:23
سلام مامان مهربون ... نماز و روزه هاتون قبول باشه ... چه عکسای خوشکلی ... دستت درد نکنه خواهر دلمون وا شد ... ایشاالله عاقبت بخیر بشن همشون ...
مانلی مادر باران
27 تیر 92 13:29
باورت میشه بارها اومدم ادامه مطلب این پستو باز کنم نشد بلاخره امروز موفق شدم و فکر میکنم ارزشش رو داشت واقعا عکسای محشری شده و چه طبیعت زیبایی من خودم یه جورایی شمالیم ولی کمتر همچین طبیعتی میبینم همیشه خوش باشین
مانلی مادر باران
28 تیر 92 21:11
عزیزم خصوصی داری
عمه
20 مرداد 92 21:25
آخه میخوام بدونم عروسک تر از ریحانه من تو دنیا هست؟دست داداش گلم م درد نکنه با این عکاسی حرفه ایش بابا عکاس
سید محمد محسن
22 مهر 92 4:20
خیلی ممنون!! هستی جان از ارتقاعات رفتن بالا!!؟ دورش بگرده عمو چاقالو... این محمد علی خوردنی رو چشم نزنن. به داداشتون بگید براش خون بریزه. یه بره ی چاااااق!