این بار ریحانه جون ترکونده
این بار ریحانه جون ترکونده
این دفعه که رفتیم شمال, ریحانه خانم کولاک کرد و نشست تا پدر عزیزش ازش عکس بگیره...
خودتون ببینید........
من که ذوق مرگ شدم.
این هم یه عکس ناز از غروب دریای مازندران
خدایش خوب کندی دختر
وقتی داشتیم از تله کابین نمک آبرود برمی گشتیم پایین هستی جون کلاهش رو رداشته بود, سرش رو بیرون کرده بود و مو هاش رو باد می داد و کلا به سر و صداهای ما تو کابین اهمیت نمی داد...
حالشو رو می برد...
وقتی از یه پسر, ژست دخترونه بخوای بهتر از این نمی شه
(محمد حسین عشق عمه)
خوب بچه ها حالا یه ژست دیگه...
آفرین عشق عمه, تو می تونی....
این هم محمد علی, عسل عمه
خیل خوب دخترا, یه عکس دو نفره ی خوشکل می خوام بگیرم...
عالیه...
ببینم کجا داری می ری؟؟؟؟
اینوری شو ببینم کیه ؟ کجا داره می ره؟؟؟؟
ای شیطون بلا , تویی ریحانه جون!!!
وقتی هستی به تنهایی از ارتفاعات بالا می رود...
جیگرت رو بخورم, عروسکم...
تیرماه 1392