تولد هستی خانم
همین طور که از روز شمار وبلاگ پیداست چند روز پیش تولد عشقم , هستی خانم بود.
که برخلاف هر سال که سر موقع خودش می گرفتم و فامیل از دور و نزدیک خودشون رو می رسوندند, امسال تصمیم گرفتیم تولد دخملی ها رو به صورت خارق العاده و بی نظیر, عید نوروز بگیریم.
یه تولد دونفره و هر کدام با تشریفات خاص خودش...
فکرش هم دلم رو قنج می ندازه...
به همین دلیل همسری عزیز فرمودن به هستی خانم نگیم که سالروز تولدشه که تا عید خیلی باید انتظار بکشه.
و به همین نام و نشون کلا اون روز و اون شب همه تلفنی و حضوری به من و همسری تبریک می گفتن و تو دل من عروسی بود, اصلا یه حال خوبی داشتم , همش هستی رو بغل می کردم و می بوسیدم. یه حال شعفناک عجیبی بود...
ان شاالله عید همه چیز خوب باشه و ما بتونیم کار هامون رو انجام بدیم و همه حاضر باشن...
به امید روز های خوب برای همه...
دختر عزیزم تولدت مبارک