هرات
سفری به یزد در تعطیلات نوروزی سفری به یزد در تعطیلات نوروزی عمو مجید هرات یه خونه ساخته بود و زحمت کشید ما رو دعوت کرد اونجا همه مون بودیم و حسابی خوش گذشت. به جز زری جون که نی نیش تازه به دنیا اومده بود نمی تونست بیاد... اینم عکس سه روزگی امیر حسن بلا خدایش اینقدر هوا خوب بود که ریه هام سوپرایز شدن... آسمونش معرکه بود, انگار آغوش باز کرده بود و می خواست ما رودر آغوش بکشه... نگاه کردن بهش یه عالمه انرژی بهم می داد... بعله, اینجا هم بز بزی همسایه مهمون ما بود و هستی خانم میزبانش... مامانی...